تولد مامان لیدا
سلام به زندگیم .... سلام به عشقم .... سلام به سلطان قلبم
کورش جونم خوبی ... سر حال هستی .... خوشحال هستی ... خدا رو شکررررررررررررررررررر
عزیزم ٢٠ مرداد تولد مامان لیدا بود ما و دایی مرتضی سور پرایز ش کردیم براش کیک وکادو گرفتیم رفتیم خونشون وحسابی سور پرایز شدش فکر نمیکرد یادمون باشه اخه هیچ کس از قبل هیچی نگفته بود بعد دیگه تولد بازی کردیم شمع با کمک شما فوت کرد البته ٥ بار روشن کردیم که مامان لیدا فوت کن ولی شما سرعت عملت بیشتر بود دیگه با خواهش یه کم کوتاه اومدی وبا هم فوت کردید اتریسا هم دست وپا میزد خوشش اومده بود که شمع ها روشن هستش بعد مامان لیدا وبابایی همه شام بردن بیرون ایران باستان رفتیم واونجا هم حسابی بازی کردی وقتی اومدیم خونه خوابت برد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی