کورش نقاش
کورش جونم
روزی که دنیا امدی باران می امد
اما ان روز هوا ابری نبود
این فرشته ها بودند که گریه می کردند
زیرا یکی از انها کم شده بود
سلام شاهزاده ی زیبایم .... تمام هستی من .... فرشته ی زیبایم ....
پرنسم چه حال واحوال؟؟؟؟ خوش میگذره خدار رو شکر امیدوارم همیشه خنده روی لبهای زیبایت باشه ...
کورش جونم بعد از تحقیقاتی که برای کلاسهات انجام دادم فقط یک کلاس به درد شما میخوره اونم نقاشی هستش موسیقی پرسیدم گفتن باید سنش حداقل سه ونیم باشه وکلاس زبان هم از 4 سالگی هستش . بعد از اینکه قرارشد بری کلاس نقاشی حالا جایی که باید ثبت نامت کنیم مهم بود که استادهای خوبی داشته باشن چند تا اموزشگاه ها که دیدم در اخر بهترینش انتخاب کردم اموشگاه رعیتی اخه حرف اول تو کاشان میزنه برای ثبت نام رفتیم واز اونجا خیلی خوشت اومد بخصوص از استادت خاله سارا اونم خیلی شما رو دوست داشت سر کلاس نشستی وشروع کردی ب نقاشی کردن وچه ذوقی میکردی که نقاشی میکشی اخه تا حالا هیچی نمیکشیدی فقط کتاب برات میگرفتیم رنگ میکردی اقای رعیتی نقاشیهای که میکشی می بینه میگه فوق العاده بااستعداد هستی که سریع مطلب میگیری و بعد یک ربع اخر کلاست ازاد هستی میتونی بری بازیخانه واونجا با دوستات بازی کنی
حسابی اونجا رو دوست داری
امیدورام همیشه شاد باشی