اب خوردن
عشق زندگیم نمیدونم چه جوری ذره ای از دوست داشتنم بهت نشون بدم اگه میتونستم همه غصه هات مال خودم میکردم بجاش همه شادیهام به تو میدادم کورش جونم وقتی نگات میکنم وقتی بهم میخندی دیگه هیجی نمیخوام الان چند روز دلت درد میکن رفتیم دکتر دارو داد فایده ای نداشته حالا برات ازمایش داده با سونو گرافی دکتر گفته شاید نیاز باشه عکسم بگیری من و بابا محمد خیلی نگرانیم امیدوارم مشکلی نباشه وقتی من وبابا محمد میبینیم تو عزیز دلمون مریضی دیگه حوصله هیچ کاری نداریم دوست داریم ما مریض بشیم که تو مشکلی نداشته باشی
امروز خونه مامانی وبابایی بودیم از لیوان بهت اب دادم خوردی وقتی اب خوردی اصرار در اصرار لیوان به خودم بده اب بخورم من بهت گفتم نه مامان نمیشه اخه هر وقت خودت میخواهی اب بخوری دهنت تو لیوان می کنی وهمه ابها به خودت میریزی خلاصه دست بر دار نبودی من کوتاه اومدم لیوان بهت دادم دیدم خیلی قشنگ دهنت لبه لیوان گذاشتی ومثل یک اقای با کلاس اب خوردی من که تعجب کردم قربون و صدقه شما میرفتم یک دفعه این کار کردی یا شایدم از اول بلد بودی رو نمی کردی ولی امروز دیدم کاری که بخواهی راحت انجام میدی چند وقت بود موقع اب خوردن بهت میگفتم اینجوری بخور گوش نمی کردی دوباره کار خودت می کردی ولی امروز بدون این که چیزی بگم خودت اب خوردی افرین گل مامان وبابا اگه به خودت باشه تو فقط گل بابا محمد هستی اخه وقتی بابا محمد میگه گل بابا کیه سریع دستت روی سینه میزاری میگی من ولی هر کی دیگه میگه انگار نه انگار