واکسن 18 ماهگی
نام تو رازی نوشته بر بال فرشته هاست
گلها همه به نام تو مشهورند
ما تنها به تو می گوییم زندگی کن تا زنده بمانیم
کورش جونم دیروز با تاخیر 10 روز ه واکسن 18 ماهگیت زدی اخه از اول مهر سرما خورده بودی باید صبر میکردیم تا خوب بشی اون موقع واکس بزنی . عزیزم چند باری که واکسن زدی خیلی اروم بودی ولی دیروز چه صدای سر دادی البته چند دقیقه بیشتر نبود سریع اروم شدی . راستی به من گفتن شما رو نگه دارم تا واکسن به دست و پا ت بزنه ولی من طاقت نداشتم مثل همیشه مامان لیدا نگه داشتت وزدن من سریع بغلت کردم وشما هم به من چسبیدی تا کسی دیگه شما رو اذیت نکن ویک خبر خوبم بهت بدم دیگه واکسن نداری تا بری کلاس اول هورررررررررررراااااااااااااااااااااااااااااااااااا (این هورا از طرف کورش جونم بود) درمانگاه گفت 4 ساعتی بهت استامینوفن بدم تا تب نکنی عزیزم من دلم میخواد زود زود بزرگ بشی و با هم بریم واکسن 6 سالگیت بزنیم
کورش جونم همه دنیای من وبابا محمد هستی