کورشکورش، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 22 روز سن داره

بهونه ی زیبای زندگی

پارک

1391/2/6 1:08
نویسنده : مامان منا
372 بازدید
اشتراک گذاری

کورش مامان امروز خیلی بهونه میگرفتی      zibaمنم کارت کردم با هم رفتیم پارک نزدیک خونه مامان لیدا      ziba  مثل همیشه بغلت کردم ولی شما بهت برخورد میخواستی نشون بدی مردی شدی ویه جورایی نشونم دادی میخواهی خودت راه بری   منم دستت گرفتم با هم حرکت کردیم به پارک که رسیدیم اول بچه هارو دیدی بعد سوار سرسر شدی  البته منم یه کوچولو کمک کردم دستت گرفتم تا نیفتی بعد سوار تاپ شدی با کمک هم مشغول بازی بودی  بعد الاکلنگ هم بازی کردی      چند تا پسر دیدی که توپ بازی میکنن

خواستی بری قاطی اونا نذاشتم ناراحت شدی دیگه بازی نکردی یه بار نگات به یک پسر خورد که تنهایی بازی میکرد اشاره کردی بریم پیش اون منم قبول کردم      رفتیم نزدیکش اونم خوشحال شد اسمش مهدی بود 5 سالش بود هر جا میرفت ما هم باید میرفتیم حسابی خوشت اومده بود نیم ساعت این بازی میکردی دیگه حسابی خسته شدی بغلت کردم بر گردیم شروع کردی به غر زدن وقتی رسیدیم خونه خوابت برد .الهی قربونت برم مثل یک فرشته ناز خوابیدی.راستی بابا محمد امروز گفت یک بوس محکم از طرف اون بهت بکنم منم این کار با تمام وجود انجام دادم . عزیزم این عکس میزارم بابا محمد حال کن .

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مادر کوثر
9 اردیبهشت 91 17:25



مرسی عزیزم
خاله جون
3 خرداد 91 20:03
سلام ماشاالله به این گل پسر خوشحال میشم به ما هم سر بزنید و یه یادگاری برامون بزارین



چشم گلم
مامان فاطمه گلی
6 خرداد 91 10:45
شکلاکی وب شما هم خیلی قشنگه میشه من ازشون استفاده کنم؟



عزیزم چوب کاری میکنی