کورشکورش، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 29 روز سن داره

بهونه ی زیبای زندگی

چکاپ

  سلام سلام صد تا سلام ....... قند عسلم  ........ تاج سرم .... خوبی گلم ؟ خدارو شکر الان حالت خوبه خوبه .... کورش جونم پنچ شنبه رفتیم تهران تا ازمایشهایی که دکتر مدنی برات داده بود انجام بدیم هم ازمایش ادرا بود وهم ازمایش خون این دفعه  گرفتن ازمایش ادرار شما  خیلی سخت بود وقتی کیسه بهت وصل میکردم میخواستی بکنی 4 بار کیسه بهت وصل شد تا اخرش بعد از 2 ساعت  اومدیم تو خیابون تا از محیط دور باشی که شاید ادار کنی که موفق هم شدیم بعد رفتیم برای خون گرفتن وای من اصلا طاقت ندارم ببینم اون وقت من باید پاهات بگیرم بابا محمد هم دستت میگیره وحسابی ازت خون گرفتن 3 تا شیشه های که مخصوص خون هستش ازت گرفتن  قرار...
7 ارديبهشت 1392

خبر جدید

  هر وقت قادر به شمردن دانه های بارون شدی انوقت می فهمی که ما  چقدر دوستت داریم سلام بر عشق زندگیم ...... کورش جونم خیلی دوست دارم هر چی بگم کم گفتم   به اندازه تمام سلولهای بدنت عاشقت هستم کورش جونم بابا محمد دیروز رفته دفترچه بیمه شما رو عوض کنه وقتی عوض کرده عکس شما رو هم برای اولین بار داخل دفترچه زدن وتاریخ خیلی زیبایی این اتفاق افتاده  در تاریخ 2/2/92 وای نمیدونی من چه ذوقی کردم واقعا با تمام وجودم  بزرگ شدن  تو رو  احساس کردم  و نمیدونی چقدر خوشحال شدم وچند بار به بابا محمد گفتم این پسر من این کورش کوچولو ما هستش خیلی ح...
4 ارديبهشت 1392

کمک کردن کورش جونم

نفسم ....نازنینم ... تاج سرم .... هستی من .... عاشقتم .....  کورش جونم من عاشق تمام لحظه هایی هستم که در کنار تو هستم وبا تو نفس میکشم  وبا هیچی توی دنیا عوض  نمیکنم    پسر گلم شما خیلی زحمت میکشی و در کارهای منزل حسابی کمکم میکنی دیگه من هیچ کاری نمیکنم شما  میزها دستمال میکشی جارو میکشی به جای لباس نایلون توی ماشین لباسشویی می اندازی مهمون که میاد یا مهمونی میریم شما پذیرایی میکنی  دیگه  همه کاری یاد گرفتی فدات بشم مثل همیشه من وبابا محمد عاشقتیم     ...
26 فروردين 1392

تولد نی نی

سلام عسلم ... زندگیم .... نفسم ....  کورش جونم بهت تبریک میگم پسر عمه شدی ... بله سه شنبه ساعت ٨ صبح نی نی دایی مرتضی به دنیا اومد یک دختر ناز وقشنگ خیلی دوست داشتنی  و میدونی اسمش چی گذاشتن  بله اسم دخملمون شد   اتریسا                        شکلش کامل به دایی مرتضی رفته هر کسی میبینه میگه باباش  اینم عکس اتریسا خانوم        ...
22 فروردين 1392

احوالات سال جدید

  سلام سلام صد تا سلام ...   حال واحوال گل پسرم چطور .....  عشق منا چطور .... کورش جونم سال جدید اومد وشما یک سال بزرگتر شدی و داری برای خودت مردی میشی  و من  در کنار تو بودن لذت می برم    امسال حسابی بهت خوش گذشت همش مهمونی بودی یا مهمون داشتیم  وشما حسابی با بچه ها بازی میکردی  و  هم عیدی جمع کردی وسیزه بدر هم رفتیم قمصر و با بچه بدو بدو میکردی نمیونستم کنترلت کنم  دیگه خبر خاصی نبود راستی داشت یادم میرفت فردا من عمه میشم شما هم پسر عمه میشی هوووووووووووووووورررررررررررررررررااااااااااااااااااااااا سعی میکنم فردا شب عکس دخملمون بزارم     ...
19 فروردين 1392

عکسای تولد

عکس اتلیه هستش که سر یکی به همه مهمان ها دادیم   عکس کیک   عکسای کورش               عکسای شما از نوزادی تا الان روی سی دی ریخته بودم وبرای مهمونها گذاشتیم میز شام کباب کوبیده جوجه کباب ماهی وکباب برگ با ٢ مدل پلو وچند مدل دسر   تزیینات           کادو های کورش جون در ادامه مطلب  هدیه نا قابل از طرف من وبابا محمد ماشین سرعتی هستش در  و صندوق عقب هم باز میشه اینم یک کادو دیگه از طرف من وبابا محمد  یک اسب...
7 فروردين 1392

تولد 2 سالگی

سلام عزیزم یک سلام بهاری امیدوارم هر روزت بهاری وشاد باشه کورش جونم عیدت مبارک و همین طور تولدت مبارک هر چی از این روز ها بگم کم گفتم  حسابی بهمون خوش میگذره ٣٠ اسفند تولد برات گرفتیم با تم بره ناقلا  شما هم لباس بره ناقلا برات دوختیم تا تولد بپوشی که دست سحر جون درد نکن    . امسال تولت خصوصی بود وفقط  فامیل نزدیک بودن حسابی خوش گذشت  وشما هم از همه خوشحال تر بودی وبعد از کیک خوردن دفتر خاطرات دادی به همه تا برات خاطر بنویسن تا بزرگ شدی بخونی وموقع رفتن عکس خودت یادگاری به همه دادی با لباس بره ناقلا اول فروردین که روز تولدت بود  مامان لیدا وبابایی ما ودایی مرت...
3 فروردين 1392

خبرهای تولد

  سلام جنگیل مامان..... عشق مامان..... تک ستاره قلب مامان  ..... نفس مامان... خوشمل وناز مامان....... کورش جونم من که حسابی این روزها خوشحال هستم چون دار بهار میاد عید میشه واز همه مهم تر تولد شما هستش  نمیدونی از الان لحظه شماری میکنم تا اول فروردین بشه البته تولد شما رو امسال 30 اسفند شب تولدت میگیریم    خدای من .... خدا جونم ...یعنی 2 سال میشه که من مادر شدم چه قدر زود گذشت چه روزهای زیبایی در کنار هم داشتیم باورم نمیشه این منم که یک پسر 2 ساله ناز دارم خدا جون واقعا نمیدونم با چه زبونی ازت تشکر کنم تو بهترین  وزیباترین نعمت وعیدی بهم دادی وقتی نگاه به پسرم میکنم وقتی ن...
26 اسفند 1391

برف بازی

  سلام جیگر مامان  وای ببخشید جیگر منا اخه گل پسرم شما صدای من مامان نمیزنی بهم میگه منا هر جا میریم همه تعجب میکنن ومیگن چه جالب اسمت صدا میزن میدونی مامانت هستم ولی دوست نداری بگی مامان فقط منا خوب برات بگم از برف بازی امسال هنوز برف کاشان نیومده بود وبرای اولین بار پنچ شنبه برف اومد  وجمعه من وشما وبابا محمد رفتیم برف بازی برف زیاد نبود ولی انقدر بود که شما بازی کنی حسابی حال کرده بودی به من وبابا محمد برف پرت میکردی حسابی خوشت اومده بود وجالب بود که درختها پر شکوفه بودن  خوب که بازی کردی خواستیم بر گردیم گریه کردی ومیخواستی هنوز برف بازی کنی دیگه با خواهش وت...
19 اسفند 1391