کورشکورش، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 29 روز سن داره

بهونه ی زیبای زندگی

کار خنده دار

سلام جیگر مامان ... چه حال احوال .... من که عاشق این روز ها هستم ... همه چیز خوب  هستش من  وبابا محمد مشغول کارهای تولد عشقمون هستیم وهمه کارها به خوبی دار انجام میشه خدارو شکر شما هم خوب  هستی وروز به روز شیطون تر میشه وحسابی من وبابا محمد سرگرم کردی    کورش جونم دیشب یک کاری کردی که حسابی من وبابا محمد خندیدیم من وبابا محمد داشتیم سریال عمر گل لاله میدیدم وشما مشغول بازی کردن بودی یک تیکه از سریال زمرد خانوم گریه میکرد  شما دویدی یک دستمال بر داشتی ورفتی جلو تلویزیون ومیخواستی بهش بدی و پشت سر هم بهش میگفتی بیا بیا بیا  دیدی نگرفت ازت خودت دستمال به صورتش مالیدی ...
16 اسفند 1391

عکس های نوازدی تا 2 سالگی

  سلام کورش جونم هستی من امروز داشتم عکسات میدیدم از زمانی که به دنیا اومدی تا الان که ٢ سالت شده خیلی چهرت عوض شده  بزرگ شدی دوست داشتم گلچین عکسات توی یک پست برات بزار وکاملا بزرگ شدنت ببینی   اولین عکس زندگیت ١ ساعت به دنیا اومدی                                             ...
11 اسفند 1391

احوالات خوب

  سلام جینگل مامان .... نفس مامان .... خوشمل مامان ... ناناز مامان... دنیای مامان ...  کورش جونم  شنبه قبل رفتیم تهران تا ازمایش های شما انجام بدیم این دفعه ازمایش خون هم ازت گرفتن وای چه صحنه برای من بود یک مرد هیکلی بد خلاق ازت خون گرفت گفت باید روی تخت بخوابه بعد به من گفت پات بگیرم بابا محمد هم دست وبدنت تا تکون نخوری شما هم حساس زدی زیر گریه کوتاه هم نیومدی هنوز دستت سیاه هستش  ازمایش که تموم شد برگشتیم تا پنچ شنبه که نوبت دکتر داری دوباره بریم  . چهارشنبه هم رفتیم نوار گوش گرفتیم شما خیلی ارام نشستی ونوار ازت گرفتن بد...
6 اسفند 1391

تولد رضا جون

     ارزویم این است که دلت خوش باشد نرود لحظه ای از صورت ماهت لبخند نشود غصه دمی نزدیکت لحظه هایت همه زیبا باشند از خدا می خواهم که تو را سالم خوشبخت بدارد همه عمر ونباشی دلتنگ رضا جونم تولدت  مبارک    سلام رضا جونم خیلی خوشحالم که یک سال بزرگتر شدی .برای خودت مردی شدی خیلی دلم میخواست روز تولدت پیشت باشم ولی حیف که نتونستم من وکورش اگه ازت دور هستیم ولی قلبمون پیش شما هستش وبا تموم وجودمون تولدت تبریک میگیم وامیدوارم 120 ساله بشی در کنار مامان گلت وبابای مهربونت .من خوشحالم که دوستی به این ناز...
4 اسفند 1391

مسابقه

  سلام به همه دوستای نازم ممنون از ملیحه جون مامان رضا جونی که من جز دوستای خودش دونست و باعث شد من وکورش تو مسابقه شرکت کنیم مسابقه این که چرا من وکورش نی نی وبلاگی شدیم؟ من برای کورش این وبلاگ درست کردم تا وقتی بزرگ شد تمام خاطراتش بخون و ذره ای از دوست داشتن من متوجه بشه به امید اون روز که بچه های کورش هم وبلاگ   باباشون بخونن حالا شرایط مسابقه این که 3 تا دوستات معرفی کنی تا اونا هم تو مسابقه  شرکت کنن  من وکورش هم انتخاب کردیم 1 نی نی ناز نیامده ی ما 2 سعیده جون مامان ارتین جون 3 سارا جون مامان سانیار جون ...
30 بهمن 1391

تولد اترین

سلام عشق زندگیم..... کورش جونم حال واحوال خوب هستش ؟؟؟؟؟؟ خدا رو شکر ......   یک خبرخوب برات دارم پنچشنبه عمه لیلا شوهرش وعسل  جون واترین جون    از مشهد اومدن تهران تا برای اترین تولد بگیرن اخه مشهد هیچ فامیلی نداریم تا بتونن تولد بگیرن وهمه سختشون برن مشهد اونا اومدن تهران تا فامیل بتون برن تولد و تولد شنبه گرفتن وما هم همگی رفتیم تهران حسابی بهمون خوش گذشت به خصوص شما که با بچه حسابی بازی کردی با خودت ٦ بچه بودید تو و اترین انقدر بامزه نگاه بهم میکردید وبا هم بازی میکردید خیلی جالب بود قبلا که میدیدش محل نمیزاشتی ومیگفتی کسی هم کاری بهش نداشته باشه ولی این دفع...
25 بهمن 1391

ولنتاین

میدونی ولنتاین یعنی چی؟ یعنی اینکه یه عاشق واقعی باید به یه نفر دل ببنده و تا آخر عمر هم عاشقانه عاشقش باشه عاشقتیم تا همیشه  کورش جونم ولنتاین  مبارک   سلام عشق زندگیم فرشته کوچولوی من امشب شب ولنتاین هستش شبی پر از عشق واحساس هست البته روز عشق ایرانی ها 29 بهمن به نام سپندارمذگان نام داره ولی دیگه ما ایرانی ها این روز فراموش کردیم . میخواهم همه جملات زیبای دنیا نثار مهربونیت کنم ولی می بینم در مقابل مهربونی وعشق تو هیچی نیست و فقط من وبابا محمد بهت بگیم   عاشقتیم   من وبابا محمد برات 2تا عروسک خوشمل خریدیم البته خودت انتخاب کردی وبرداشتی امیدوارم...
25 بهمن 1391

فرزندم

    فـــــــرزنــــد عــــزیـــــزم: آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی، اگر هنگام غذا خوردن لباسهایم را کثیف کردم و یا نتوانستم لباسهایم را بپوشم اگر صحبت هایم تکراری و خسته کننده است ؛   صبور باش و درکم کن... یادت بیاور وقتی کوچک بودی مجبور میشدم روزی چند بار لباسهایت را عوض کنم... برای سرگرمی یا خواباندنت مجبور میشدم بارها و بارها داستانی را برایت تعریف کنم... وقتی نمیخواهم به حمام بروم مرا سرزنش و شرمنده نکن.. وقتی بی خبر از پیشرفتها و دنیای امروز سوالاتی میکنم ، با تمسخر به من ننگر! وقتی برای ادای کلمات یا مطلبی حافظه ام یاری نمیکند، فرصت بده و عصبانی نشو.. ...
16 بهمن 1391

دیکشنری کورش جونم

 کورش جونم وجود تو ارامشی در دلم ما ایجاد میکند که با همه وجود مون خوشبختی را حس میکنیم سلام به عشقم .... کورش جونم چه خبر ها؟؟؟ اوضا واحوالت خوبه ؟؟؟ خداروشکر .... امیدوارم همیشه در مراحل زندگیت خوب وخوش باشی .... کورش جونم یک مدت بود تو حرف زدنت پیشرفت نداشتی وغیر از ماما وبابا چیزی نمیگفتی هر چی هم با هات کار میکردم هیچی نمیگفتی همه حرفها متوجه میشدی وچیزی نمیگفتی ولی الان تقریبا یک ماه پیشرفت خوبی داشتی که هر کلمه که میگی من ذوق مرگ میکنی چون من عاشق این هستم که شما به حرف بیای به امید این که هر چه زودتر همه حرفی بزنی داشت یاد...
12 بهمن 1391