ارایش
تورا به اندازه تمام ستارگان اسمان و
تمام گلهای روی زمین دوست داریم
کورش جونم خدا رو شکر سرما خوردگیت بهتر شده باید امروز واکسن میزدی دکتر گفت این دفعه بهتر چند روز صبر کنی تا خوب سرما خوردگیش خوب بشه اخه بدنت حسابی ضعیف شده همراه با سرما خوردگیت داری دندونم در میاری بهداشت هم فقط دوشنبه ها واکسن میزنن من دیگه مجبورم تا دوشنبه دیگه صبر کنم حالا این چند وقت حسابی برای مریضیت نوشتم واز کارهای نازت هیچی ننوشتم الان میخوام برای یک کار بامزه ای که انجام میدی بنویسم من اکثر وقتا که ارایش دارم میکنم شما همین جور من نگاه میکنی که چیکار میکنم چی بر میداری چه جوری استفاده میکنم تا اینکه چند روز پیش رفتی سر میز ارایشم من فقط نگاهت میکردم رزلب بر داشتی درش باز کردی و می خواستی به لبت بزنی که نزاشتم بعد پنکیک به صورتت زدی رز گونه زدی ودر ریمل هم باز کردی سریع ازت گرفتم دیدم کامل همه رو یاد گرفتی که چیکار باید بکنی اخر سر هم مثلا موهات جلو اینه شونه کردی فقط خوشحالم دختر نشدی وگرنه من چیکار میکردم از الان باید برات لوازم ارایش میخریدم راستی اخر سر عطرم زدی هرکاری کردم نزاشتی ازت عکس بگیرم سرت پایین میکردی . ای خدا جون ممنون که بچه سالم به ما دادی
مثل همیشه
من وبابا محمد عاشقتیممممممممممممممم