احوال این چند روز
چشم وقتی زیباست که پر از اشک باشه
اشک وقتی زیباست که برای عشق باشه
عشق وقتی زیباست که واسه تو باشه
تو وقتی زیبایی که واسه ما باشی
سلام کورش جونم مامان جون حال درونت خوب هستش امیدوارم که خوب باشه وقتی یکی فکر میکنه که همه چیز خوبه یه بار می بینی این طور نیست و اشتباه میکرده مثل الان من دیروز رفتیم تهران تا ازمایش وسونو نشون دکتر بدیم وبه این امید که مشکل حل شده ولی انقدر حالم گرفته شد که حس نوشتن نداشتم الانم کنار تو گلم نشستم وبه تو نگاه میکنم وبرای این بیماری که نمیدونم اسمش چی بزارم مینویسم بله دیروز دکتر ازمایش وسونو دید وگفت در کلیه راست یک کانون اکوزن 7/1 میلی متر در بخش مرکزی هستش بله سنگ هنوز هستش و ازمایش هم نشون داده کلسیم دفع میکنی بعد معاینت کرد گفت اوضا گوشت خیلی خراب بخاطر رفلکس معده ات. یه مدت خوب شده بود ولی چند روز بود حسابی ذستت به گوشت بود دکتر برای کلیه ات گفت مایعات خیلی خیلی باید بخوری با محلول کلیه ات هندوانه خیلی گفت بخور اخه گلم وقتی هندوانه میخوری درد دل میکنی ولی دکتر گفت چاره نیست باید بخوره دارو معده ات قوی تر کرد که کمتر دلت درد بیاد وگفت به هیچ عنوان نباید عرق کنی که عرق کردنت مساوی با تشکیل سنگ کلیه هستش اخه بچه پسر میشه بازی کن وعرق نکنه من هر چی بهت بگم تو متوجه نمیشی میخوای بدو بدو کنی میخوای فوتبای بازی کنی من چه جوری نزارم تو این کارهارو نکنی برای گوشتم گفت تو خواب وقتی شیشه بهت میدم 3 تا بالش زیر سرت بزارم مثل کسی که نشسته چیزی میخوره وبعد باد گلوت بگیرم اون وقت بزارم راحت بخوابی وشنبه دیگه یعنی 26 اذر باید بریم بیمارستان کودکان تهران نوار گوش ازت بگیرم تا دکترت ببین مشکلت در چه حدی هستش کورش جونم الان خیلی خوبه که تو درست حرف نمیزنی تا به من بگی کجات درد میکن بهم بگی گوشم درد میکن دلم درد میکن یا کلیه ام درد داره ولی من بهت میگم من قلبم درد میکنه من تنها کاری که از دستم بر میاد دعا برات بکنم ودستور دکتر انجام بدم نمیدونم دیگه چیکار کنم امیدوارم بحق این ماه عزیز هیچ بچه ای مریض نشه وهمه خوب باشن تو هم سالم وسر حال باشی گورش جونم تا شنبه دیگه که بریم نوار گوش بگیریم ونشون دکترت بدم برات پست جدید نمیزارم چون اصلا نمیتونم
مثل همیشه مثل هر روز مثل هر ساعت مثل هر دقیقه مثل هر ثانیه
من وبابا محمد عاشقتیم وبرات جونمون میدیم