مسافرت بابا محمد ...........
برای رسیدن ب بالاترین قله ی جهان فقط کافی
فروردینی باشی
سلام گل پسرم ...... تاج سرم ......بهونه زندگیم .......
حال واحوال شاهزاده من چطور هستش؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خدارو شکر خوب هستی البته ظاهری خوب هستی ولی از درون یک کوچولو ناراحت
بله برات از ناراحتیت بگم
بابا محمد که خیلی عاشق شما هستش بیشتر از پدر وفرزندی دوست دار وشما هم همینطور هستی
بله بابا محمد مثل همیشه که تنهایی میرود مسافرت برای کار بازرگانی که انجام میده دوباره این دفعه هم رفته قزاقستان مسافرت کاری برای ضادرات ومن وشما از دوشنبه تنها هستیم واومدیم خونه مامان لیدا وبابایی و شما خیلی خوب خودتت نگه میداری کسی متوجه نشه که از دوری بابا محمد چقدر ناراحتی ولی زمانی که تو هم میری وبا هیچ کس حرف نمیزنی یا وقتی بابا محمد زنگت میزنه وببیندت بعدش که بابا محمد دیدی تا یک ساعت باهات نمیشه حرف زد سریغ گریه میکنی یا وقتی که صبح از خواب بیدار میشی میگی بابا محمد اومد ولی وقتی بهت میگم کورش دلت برا بابا محمد تنگ شده محکم میگی نـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
ولی من میدونم چقدر ناراحت هستی واصلا نمیخواهی کسی متوجه بشه اخه شما ب بابا محمد رفتی حسینی هستی
این چند روز با هم شهر بازی رفتیم ..... خونه مامانی وبابایی رفتیم ......کلاسهای زیمناستیک میریم .... فعلا حسابی با هم مشغول هستیم امیدوارم هر چی زودتر اخر اون هفته بشه وبابا محمد بیاد پیش کورش جونم
کورش جونم
بابا محمد ب اندازه قطره های باران دوستت دار
عاشقتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه