پدر شمر وپسر اسیر
سلام عشقم .... یکی یدونه .... گل تو خونه .... حال واحوال عشق من چطور هستش ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خدارو شکر که خوب خوب هستی کورش جونم برات از این روزا بگم از هنر دیشبت بگم این 2 روز که تاسوا وعاشورا بود حسابی سرمون شلوغ بود تاسوا که مثل هر سال خونه دایی بابا محمد بودیم مثل همیشه همه ب شما لطف داشتن وعشق ب شما میرسوندن وروز عاشورا هم که هییت بابایی بودیم وشب قرار بود با مامانی و خاله اسیه بریم هییت تا برنامه شا م غریبان ببینیم وهمینطور بابا محمد که شمر میشه ببینیم عصری بابا محمد زنگم زد کورش زودتر بیار کارش داریم ومن وشما زودتر رفتیم ودیدم بابا محمد برات لباس گرفته تا شما تو کاروان اسرا ...
نویسنده :
مامان منا
17:35